16 اردیبهشت

امروز کارمند نمونه ای بودم و 8:05 سرکارم بودم...مشغول انجام کارهام و نوشتن گزارشاتم شدم....نزدیک های ظهر هم رفتم دانشگاه اصفهان واسه دیدن دکتر بهرامی و درخواست گرفتن مقاطع تز فوق لیسانسش که خب موفق نشدم و گفت مقاطع رو همون 6 سال پیش داده به دکتر وزیری و این یعنی عدم دسترسی بهشون....چون بیشتر از چندین هزار مقطع تو اتاق دکتر هست که هیچ نظم خاصی هم ندارن و پیدا کردن 100 تا مقطع توی اونها کار بیهوده ایه!....خلاصه رفتم کتابخونه و تزش رو خوندم و اطلاعاتی که می خواستم برداشتم ....یک سری هم به دکتر صیرفیان زدم و حدود 2 شرکت بودم....نهاری که بچه ها واسم برداشته بودند رو خوردم و دوباره مشغول کار شدم... به خاطر گرمی هوا و دانشگاه رفتن سردرد گرفته بودم و 4 از شرکت رفتم سمت خونه.....سریع یک مسکن خوردم و تا خود ساعت 10:30 که بخوابم واسه خودم تلویزوین دیدم...توی نت چرخیدم...میوه خوردم و کلی هله هوله و البته مقدار بسیار کمی درس خوندم!

نظرات 1 + ارسال نظر
پپر پریا سه‌شنبه 31 اردیبهشت 1392 ساعت 11:04 ق.ظ

رشته ات را می شه بپرسم ؟

سلام....بله که میشه پریا جان.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد