18 اردیبهشت

امروز هم به موقع رسیدم شرکت و 8:10 توی اتاقم بودم و مشغول کارهای روزانه که اگه خدا بخواد داره روی غلطک میوفته و انجام میشه به مرور......تا 5 سرکار بودم و بعدش تصمیم داشتم برم خونه و هیچ کار دیگه های نکنم چون چند روز گذشته مخصوصن دیروز خیلی سرم شلوغ بود و خسته بودم....سر راه چندتا نان تازه خریدم و رفتم خونه و با پنیر خوردم...بعدش هم مامان چند روز پیش واسم نخود سبز خریده بود نزدیک دو کیلو که اگه امروز پاکشون نمی کردم باید میریختمشون دور....پس نشستم و یکساعتی مشغولشون بودم.....دوتا بسته شد اما خب به این نتیجه رسیدم که اصلن صرف نداره و آماده خریدنش راحت تره علاوه بر اینکه آماده اش همه یک اندازه هم هست....بعدش هم کمی درس خوندم و خونه رو کمی مرتب کردم و تلویزیون و استراحت و میوه خوردن...

ساعت 11 هم خوابیدم.

نظرات 2 + ارسال نظر
آلما پنج‌شنبه 2 خرداد 1392 ساعت 12:44 ب.ظ http://www.almaa.blogsky.com

این به موقع سر کار بودن حس خوبی به آدم میده

درسته آلما جان...اما خب من هیچ وقت هم سرساعت نمیرم خونه...همیشه اضافه کارو دارم واسه همینم صبح هیچوقت سروقت نمیام....علاوه بر اینکه نمیدونم چرا ولی حس خوبی ندارم وقتی فکر میکنم که سر 8 باید برم ....سر 4 باید بیام!

پپر پریا شنبه 4 خرداد 1392 ساعت 10:41 ق.ظ

خوب اما ما نخودفرنگی را حتما فریز می کنیم اول از همه از اون باب که نسبتا راحته و سریعه پاک کردنش بعد هم مصرفمون شدید بالاست هفته ای ۳ یا ۴ دفعه سالاد می خوریم که حتما نخودفرنگی داره بعد اقتصادی تر می شه برامون

درست میگی پریاجون....اگه مصرف بالا باشه خیلی اقتصادی تره...من مصرف ذرتم خیلی بالاست اما نخودفرنگی نه.......تقریبن فقط واسه الویه استفاده میکنم.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد